ترنم یاس | ||
گاهی از منظر اطاعت از بزرگان دین باید کاری انجام دهیم که دوست نداریم یا لااقل مخالف نفس و دل خودمون هست .مثلا روزهایی که حضرت زهرا سلام الله علیها به همراه همسر و فرزندان گرامیش تنها غذای موجود در خانه را به یتیم و فقیر واسیر داد و با نان افطار کردند از آنها نپرسید شما اهل کجایید؟چرا کار بهتری ندارید و حتی نپرسید آیا مسلمان هستید یانه؟وقتی نیازمندی بود باید بی درنگ کمک کرد .از آن مهم تر نفرمودند چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است .واقعا این ضرب المثل ها از کجا آمده است؟چگونه کودک خردسالش از گرسنگی برخود بلرزد اما او نیاز یتیمی ناشناس را دراولویت بداند؟پس چرا ما اول اولویت را خودمان قرار دادیم؟چگونه پیروانی هستیم ما؟ اما از جهتی دیگر هم خوب است نگاه بکنیم .این حساسیت مردم بر مهاجران افغان از کجا تحریک شد؟قبول دارم که مشکلات مهاجرت بسیار زیاد و پیچیده است .من به مسایل اداری و دولتی کار ندارم اما یک موضوع برایم عجیب است .هیچ توجه کردید پس از آن کهایران در جنگ پیروز شد و قدرتی پیدا کرد ناگهان افزایش جمعیت معظل اصلی ماشد .موفق ترین کشور در کاهش نرخ زادو ولد شدیم و چنان فرهنگ سازی شد که اگر کسی بیشتر از دو فرزند داشت گویی به کشور خیانت کرده .از طرف دیگرتیم اقتصادی وتیم فرهنگی متحدشدند تاازدواج جوانها رو مشکل کنند زنها رو آلوده کردند و مردان رو بی غیرت تا به بحران جمعیت برسیم و بحران فرهنگی.جمعیت شیعیان رو کم کردند اما جمعیت اهل سنت چه؟آنها به دستور پیامبر اسلام گوش کردند و بچه دار شدند .از طرفی به هر بهانه ای جوانان شیعه را میکشند.و از طرف دیگر به بهانه های مختلف قومیتی و کشوری و ناسیونالیستی بین شیعیان تفرقه می اندازند تا راحت تر تکه های بدن یاران مولا را به دندان بکشند .و ما مردم چه میکنیم؟ ما مردمی ساده دلیم که به حرف رسانه ها با تمام وجود گوش میکنیم و اطاعت میکنیم .اما به حرف بزرگان دین و مذهب با تردید نگاه میکنیم .خدا به دادمان برسد .آن جا که خدا در قران میفرماید با تقواترین شما نزد خدا محترم تراست گوش هایمان را میگیریم و ناشنوا میشویم .اما زمزمه های ناسیونالیستی را میشنویم وعاقلانه میدانیم .دستور خدا به اتحاد را نمیشنویم و پراکنده ایم .هشدار خداوند را در مورد کفار و یهود باور نمیکنیم آن جا که میفرماید کفار و منافقین از شما راضی نخواهند شد مگر این که به دین ایشان و مطیع آنها بشوید .گویی فکر کرده اند اگر کافرشوند کفار آنها را با آغوش باز میپذیرند .و زهی خیال باطل.تنها شاید به نوکری پذیرفته شوند یا به جای سیاهه لشگر کفار برای کشتن مسلمانها فرستاده شوند تا بعد از برادر کشی خودشان هم با ذلت زیر دست و پا بمیرند . حالا ما این جا ایستاده ایم یک سو بانوی بانوان عالم و فرزندانش با ندای هل من ناصر و سوی دیگر کفار و یهود با مکر زیرکانه شان . کدام طرف قرار است برویم؟ [ دوشنبه 03/10/17 ] [ 10:45 عصر ] [ ترنم یاس ]
[ نظرات () ]
به نام او که هرچه هست از اوست به بهانه نیاز دانش آموزم که از اتباع هست و تنگ نظری بعضی دوستان و همکاران این یادداشت رامینویسم ماجرا این بود که دانش آموزی معلول که مبتلا به نرمی استخوان هم هست به دنبال عمل جراحی لگن که حدود ده میلیون هزینه داشت درتامین هزینه پوشک دچارمشکل شده بود .نیازش در گروه همکاران اعلام شدتاخیرین یاری کنند .همکاری پیام نوشت که چرا اتباع راباید کمک کنیم وچرا اکنون که کشورشان امن هست به خانه خود باز نمیگردند.... خیلی دلم گرفت . صحبتی شد که دوست داشتم برای شما هم بازگوکنم. دوست دارم نظرات شما بزرگواران رو هم بدانم.وخواهش میکنم یادداشت بعدی رو ببینید [ دوشنبه 03/10/17 ] [ 10:3 عصر ] [ ترنم یاس ]
[ نظرات () ]
ده سال از آخرین نوشته ام این جا میگذرد .شاید مشغله های متنوع باعث شد از این دوست دیرینه غافل بمانم لکن آن چه کهنه اش دلپذیر تراست دوست قدیمی است . [ چهارشنبه 02/12/23 ] [ 11:39 صبح ] [ ترنم یاس ]
[ نظرات () ]
روانشناسی کودکان ?? پدر و مادر حرفهای، بچهی «باعرضه» بار میآورند ، نه شاگرد اول !!! وقتی سر جلسهی امتحان، خودکارش ننوشت، اشکش در نیاید و راهی پیدا کند. میوههایی که مادر برایش میگذارد، توی کیفش نگندد. وقتی معلمش یا ناظمش، دنبال داوطلبی میگردند، زیر میز قایم نشود. غذا خوردنش که تمام شد، دل آدم بههم نخورد از دیدن ظرف غذایش. وقتی بزرگتری خواست از او سوالهای اضافی بپرسد، راحت بپیچاندش. وقتی تلویزیون نگاه میکند، انگشتش نیممتر توی حلقش فرو نرود. پدر و مادر حرفهای، یکجوری با بچهاش حرف میزند که بچه، جواب دروغ نمیدهد. اگر بچه ویرش گرفت در حمام آواز بخواند و صدایش را رها کند، پدرش توی ذوقش نمیزند که «چه خبرته!». وقتی یک بچهی دیگر خواست توپش را به زور بگیرد، او ندهد، بهش حالی کند با زور نمیتوانی، اما اگر دوست داری، باهات بازی میکنم. وقتی چیزی به نظرش نامعقول آمد، به هر که میخواهد باشد، اعتراض میکند. اینها بچهی باعرضه بار میآورند تا به خاطر نیم نمره امتحانی، جلوی میز معلم،گریه نکند.
1 - به حرف های آنها گوش کنید، واقعاً گوش کنید. وقتی به فرزندتان می رسید، به چشمهایش نگاه کنید، دستهایش را بگیرید، نوازشش کنید، با او بازی کنید و با هم قدم بزنید. به او بگویید دوستش دارید و از داشتن او خوشحالید، کودک مشتاق شنیدن این جمله ها و کلمات است. [ یکشنبه 93/11/5 ] [ 10:57 عصر ] [ ترنم یاس ]
[ نظرات () ]
? به کودکت نگو : بر دیوار خط نکش ? نگو : برخیز و نماز بخوان و الا جهنمی میگردی ? نگو : برخیز و اتاق کثیف و شلخته ات را تمیز کن نگو : بازی را تمام کن و درس بخوان زیرا درس خواندن مهمتر است نگو : به قسمت چپ بدنت نخواب هر کلام و حرکت ما بر روی شخصیت فرزندمان تاثیر بسزایی خواهد داشت . ? حرکات کودکمان انعکاس اعمال ماست [ پنج شنبه 93/11/2 ] [ 12:43 صبح ] [ ترنم یاس ]
[ نظرات () ]
ویژگیهای سخن خوب بر اساس آیات قرآن: 1-آگاهانه باشد ( لا تَقْفُ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ)
) 6- ساده حرف بزنیم (قَوْلاً مَّیْسُورًا) پیچیده حرف زدن هنر نیست.روان حرف بزنیم. 7- کلام رسا باشد (قَوْلاً بَلِیغًا) 8- زیبا باشد (قولوللناس حسنا)
[ پنج شنبه 93/11/2 ] [ 12:40 صبح ] [ ترنم یاس ]
[ نظرات () ]
??یا جوادالائمه ادرکنی?
??سیه پوش غم تو جان و تن شد ??زداغت هر دلی غرق محن شد ??بمیرم قاتلت شد همسر تو ??غریبی توهم مثل حسن شد ??زبیداد و جفای همسر تو ??دل اهل ولا بیت الحزن شد ??اگر چه سوختی از آتش زهر ??کجا جسمت بدون پیرهن شد؟ ??اگر چه جسم پاکت روی بام است ??ولیکن پیکرت آقا کفن شد ??فدای آن امام تشنه کامی ??که جسمش زخمی و عریان بدن شد [ دوشنبه 93/6/31 ] [ 10:57 عصر ] [ ترنم یاس ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |